🔸«اسلام عبادت؛ حج برائت»
مقدمهای بر غیبت امر منفی در تفکر اسلامی معاصر
🔻چند سالی است به شکلی روزافزون آرزوی حج دارم و کیست که این ایام مدهوش این طلب نباشد؟ چه عظمت رازآلودی: خدا در این سیاره، همین سیاره خاکی و پُر رنج ما، خانهای دارد و انسان را نیز بدان خانه راهی هست.
امسال البته علاوه بر آن دلبستگی، یک حس نگرانی آمیخته با امید هم اضافه شده: «حج امسال حج برائت است»؛ حج امسال، حج برائت خواهد بود؟
🔻«حج برائت» نیازمند یک زیرساخت فکری گسترده، یک نگرش اسلامی پویا و وجود عناصر مفهومیِ منفی برجسته است. امری که امروز در عالم اسلام غایب است. امر منفی یعنی بُعدی از اندیشه که فقدانها و نامطلوبیت را شرح داده و مفاهیمی برای دگرگونی وضعیت بسازد. امروز و در اثر رکود فکری، امر منفی از غایبان بنیادین اندیشه ماست.
🔻نمیشود اسلاممان در طول سال اسلامِ عبادت باشد اما به حج که میرسیم، میوهٔ آن حجِ برائت باشد.
از این رو ایده رهبر انقلاب مبنی بر حج برائت را باید به مثابه فراخوانی یک دگرگونی فکری دید. ما نیازمند آن هستیم که با یک تغییر فکری امر منفی را در دل تفکر اسلامی احیا کنیم. حج تمام پهنه این دگرگونی فکری نیست اما کانون آن است.
🔻نتیجه اسلام عبادت، حج عبادت است. حج برائت محصول اسلامِ عدالت است.
🔻در کل که یکی داستان پُر آب چشم است این ماجرای امر منفی در تفکر اسلامی معاصر. ایده مترقی حج برائت فرصتی است برای اندیشیدن در اینباره.
اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام.
@tabagheh3_ir
مقدمهای بر غیبت امر منفی در تفکر اسلامی معاصر
🔻چند سالی است به شکلی روزافزون آرزوی حج دارم و کیست که این ایام مدهوش این طلب نباشد؟ چه عظمت رازآلودی: خدا در این سیاره، همین سیاره خاکی و پُر رنج ما، خانهای دارد و انسان را نیز بدان خانه راهی هست.
امسال البته علاوه بر آن دلبستگی، یک حس نگرانی آمیخته با امید هم اضافه شده: «حج امسال حج برائت است»؛ حج امسال، حج برائت خواهد بود؟
🔻«حج برائت» نیازمند یک زیرساخت فکری گسترده، یک نگرش اسلامی پویا و وجود عناصر مفهومیِ منفی برجسته است. امری که امروز در عالم اسلام غایب است. امر منفی یعنی بُعدی از اندیشه که فقدانها و نامطلوبیت را شرح داده و مفاهیمی برای دگرگونی وضعیت بسازد. امروز و در اثر رکود فکری، امر منفی از غایبان بنیادین اندیشه ماست.
🔻نمیشود اسلاممان در طول سال اسلامِ عبادت باشد اما به حج که میرسیم، میوهٔ آن حجِ برائت باشد.
از این رو ایده رهبر انقلاب مبنی بر حج برائت را باید به مثابه فراخوانی یک دگرگونی فکری دید. ما نیازمند آن هستیم که با یک تغییر فکری امر منفی را در دل تفکر اسلامی احیا کنیم. حج تمام پهنه این دگرگونی فکری نیست اما کانون آن است.
🔻نتیجه اسلام عبادت، حج عبادت است. حج برائت محصول اسلامِ عدالت است.
🔻در کل که یکی داستان پُر آب چشم است این ماجرای امر منفی در تفکر اسلامی معاصر. ایده مترقی حج برائت فرصتی است برای اندیشیدن در اینباره.
اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام.
@tabagheh3_ir
🔸انقلاب فرومانده
در نقد مفهوم پر تکرار این روزها، «جبهه انقلاب»
«این قیام یک قیام الهی بود که تمام اقشار ملت را فرا گرفت و ملت یک حزب شدند: حزب الهی.» صحیفه امام، ج۶، ص ۲۹۶
🔻نیروهای حرفهای میدان سیاست همواره علاقه داشتهاند نیروی اجتماعی انقلاب اسلامی را پیرو و بخشی از مایملک خود در جامعه سازند.
برای اینکار طی دههها از هویت حزبالله جامعهزدایی کردهاند. در این روند، نیروی اجتماعی که در نگاه امام خمینی و متفکران انقلاب، مساوی با متن عمومی جامعه بوده، معنایی به کلی متفاوت داده و به یک الیت مذهبی سیاسیِ به دور از رواداری تقلیل دادهاند.
🔻همواره به موازات تلاش سیاستمدران حرفهای برای قیمومت بر مردم، تلاشی برای قیمومت بر نیروهای فعال جامعه نیز در جریان بوده است. در دهه شصت جناح چپ و در دهههای بعد جناح راست، در پی طرح خود به عنوان «قیّم» بر نیروی اجتماعی انقلاب و مردم دست برتر را داشتهاند. از میانه دهه هفتاد به بعد، جناح راست این امکان را داشته که با صورتگری اشکال متفاوت، صورتبندی نیروی انقلاب را در موقعیت پیرو خود، دنبال کند. بعدها اسامی متداول جناح راست تحت عنوان اصولگرایی و نیروهای ارزشی و بعدتر نواصولگرایی کم و بیش این مسیر را پیمودهاند.
🔻هر یک از این مفاهیم و پروژهها موفقیتهای مهمی را کسب کردهاند اما هیچگاه موفقیت تام نداشتهاند. امروز اما گویی مفهومی تحت عنوان «جبهه انقلاب» توانسته چنین کند و به یک قیّم تمام عیار برای نیروی اجتماعی انقلاب اسلامی تبدیل شود.
🔻در یک وضعیت نابرابر، که نیروهای سیاسی به نامزدها و ستادهایشان تقلیل یافته، جریانهایی معدود در سیاست امکان برآمدن خواهند یافت. طبیعی است برآمدگان(برکشیدگان) این وضعیت نابرابر، تمایل داشته باشند که خود را از دیگران برتر و هواداران خود را نیز چنین بدانند. ممکن است آنها مایل باشند خود را «انقلاب اسلامی» بخوانند و نیروهای هوادار یا همفکر خود را هم با عناوینی همچون «جبهه انقلاب» نامگذاری کنند؛ ما باید باور کنیم؟
🔻انقلاب اسلامی حتما جبهه داشته و دارد. به جمله نخستین از امام خمینی بازگردیم: اگر در ترکیب جبهه انقلاب، مراد از انقلاب، انقلاب اسلامی است؛ جبهه این انقلاب، باید ملت ایران باشد. آن انقلابی که جبهه آن به جمعی سیاستمدار حرفهای و هوادارانشان محدود میشود، بیآن که این سیاستمداران هیچ نمایندگی معینی از «ملت» ایران داشته باشند، یک انقلاب پیشرو نیست؛ یک انقلاب فرومانده است، اگر نگوییم یک انقلاب ارتجاعی.
جبهه انقلاب، به معنایی که در آن جبهه مساوی با عموم ملت است، اگر یک غایت سیاسی داشته باشد، آن ایستادگی در برابر این انقلاب فرومانده است.
#انتخابات۱۴۰۳
@tabagheh3_ir
در نقد مفهوم پر تکرار این روزها، «جبهه انقلاب»
«این قیام یک قیام الهی بود که تمام اقشار ملت را فرا گرفت و ملت یک حزب شدند: حزب الهی.» صحیفه امام، ج۶، ص ۲۹۶
🔻نیروهای حرفهای میدان سیاست همواره علاقه داشتهاند نیروی اجتماعی انقلاب اسلامی را پیرو و بخشی از مایملک خود در جامعه سازند.
برای اینکار طی دههها از هویت حزبالله جامعهزدایی کردهاند. در این روند، نیروی اجتماعی که در نگاه امام خمینی و متفکران انقلاب، مساوی با متن عمومی جامعه بوده، معنایی به کلی متفاوت داده و به یک الیت مذهبی سیاسیِ به دور از رواداری تقلیل دادهاند.
🔻همواره به موازات تلاش سیاستمدران حرفهای برای قیمومت بر مردم، تلاشی برای قیمومت بر نیروهای فعال جامعه نیز در جریان بوده است. در دهه شصت جناح چپ و در دهههای بعد جناح راست، در پی طرح خود به عنوان «قیّم» بر نیروی اجتماعی انقلاب و مردم دست برتر را داشتهاند. از میانه دهه هفتاد به بعد، جناح راست این امکان را داشته که با صورتگری اشکال متفاوت، صورتبندی نیروی انقلاب را در موقعیت پیرو خود، دنبال کند. بعدها اسامی متداول جناح راست تحت عنوان اصولگرایی و نیروهای ارزشی و بعدتر نواصولگرایی کم و بیش این مسیر را پیمودهاند.
🔻هر یک از این مفاهیم و پروژهها موفقیتهای مهمی را کسب کردهاند اما هیچگاه موفقیت تام نداشتهاند. امروز اما گویی مفهومی تحت عنوان «جبهه انقلاب» توانسته چنین کند و به یک قیّم تمام عیار برای نیروی اجتماعی انقلاب اسلامی تبدیل شود.
🔻در یک وضعیت نابرابر، که نیروهای سیاسی به نامزدها و ستادهایشان تقلیل یافته، جریانهایی معدود در سیاست امکان برآمدن خواهند یافت. طبیعی است برآمدگان(برکشیدگان) این وضعیت نابرابر، تمایل داشته باشند که خود را از دیگران برتر و هواداران خود را نیز چنین بدانند. ممکن است آنها مایل باشند خود را «انقلاب اسلامی» بخوانند و نیروهای هوادار یا همفکر خود را هم با عناوینی همچون «جبهه انقلاب» نامگذاری کنند؛ ما باید باور کنیم؟
🔻انقلاب اسلامی حتما جبهه داشته و دارد. به جمله نخستین از امام خمینی بازگردیم: اگر در ترکیب جبهه انقلاب، مراد از انقلاب، انقلاب اسلامی است؛ جبهه این انقلاب، باید ملت ایران باشد. آن انقلابی که جبهه آن به جمعی سیاستمدار حرفهای و هوادارانشان محدود میشود، بیآن که این سیاستمداران هیچ نمایندگی معینی از «ملت» ایران داشته باشند، یک انقلاب پیشرو نیست؛ یک انقلاب فرومانده است، اگر نگوییم یک انقلاب ارتجاعی.
جبهه انقلاب، به معنایی که در آن جبهه مساوی با عموم ملت است، اگر یک غایت سیاسی داشته باشد، آن ایستادگی در برابر این انقلاب فرومانده است.
#انتخابات۱۴۰۳
@tabagheh3_ir
Forwarded from خانه مستند
🎥 مستند ما و اقبال
◀️ نگاهی به زندگی و میراث اقبال لاهوری شاعر و متفکر بزرگ جهان اسلام
🔻کارگردان: محسن کوقان
🕰 سه شنبه ۲۹ خرداد ساعت ۲۱
📺 شبکه مستند
◀️ نگاهی به زندگی و میراث اقبال لاهوری شاعر و متفکر بزرگ جهان اسلام
🔻کارگردان: محسن کوقان
🕰 سه شنبه ۲۹ خرداد ساعت ۲۱
📺 شبکه مستند
🔸چه دولتی؟
در مسیر انتخابات، ما بیش و پیش از پرسش متداولِ «چه کسی؟»، به «چه دولتی؟» نیاز داریم. چه آن که پرسش دوم ما را به پرسش نخست میرساند و حتی احتمال دارد به پاسخ پرسش نخست هم نزدیک کند، اما این رابطه بالعکس نیست. یعنی نمیتوان از پرسش اول و از ویژگیهای رئیس دولت، به پرسش دوم درباره ماهیت کلان دولت رسید.
لازمه «عمل سیاسی»، حتی لازمه هواداری صحیح، درانداختن پرسش دوم و سیاستمداری از مسیر این پرسش است.
امیدوارم شماره ویژه دولت «نامه جمهور» همین روزها منتشر شود؛ در این شماره بحثهای مبسوطی درباره پرسش «چه دولتی؟» داریم.
گفتوگویی هم که در ادامه میآید، چارچوبهای کلی ایده دولت انقلاب اسلامی را به بحث میگذارد. طرحی از پاسخ به پرسشِ «چه دولتی؟»
👇👇👇
در مسیر انتخابات، ما بیش و پیش از پرسش متداولِ «چه کسی؟»، به «چه دولتی؟» نیاز داریم. چه آن که پرسش دوم ما را به پرسش نخست میرساند و حتی احتمال دارد به پاسخ پرسش نخست هم نزدیک کند، اما این رابطه بالعکس نیست. یعنی نمیتوان از پرسش اول و از ویژگیهای رئیس دولت، به پرسش دوم درباره ماهیت کلان دولت رسید.
لازمه «عمل سیاسی»، حتی لازمه هواداری صحیح، درانداختن پرسش دوم و سیاستمداری از مسیر این پرسش است.
امیدوارم شماره ویژه دولت «نامه جمهور» همین روزها منتشر شود؛ در این شماره بحثهای مبسوطی درباره پرسش «چه دولتی؟» داریم.
گفتوگویی هم که در ادامه میآید، چارچوبهای کلی ایده دولت انقلاب اسلامی را به بحث میگذارد. طرحی از پاسخ به پرسشِ «چه دولتی؟»
👇👇👇
Audio
🎧#پادکست | #دولت_مقتدر
☑️ ماهیت اجتماعی دولت در اندیشه امام و تجربه انقلاب
👤حجتالاسلام مجتبی نامخواه؛ سردبیر فصلنامه نامه جمهور
سوال از هستی دولت 6:10
اشاره به ایده امام 8:49
انقلاب اجتماعی اسلامی 17:30
اندیشه فقهی امام 30:20
ویژگی ایده دولت امام 44:30
عدالتزدایی از هویت 55:00
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
☑️ ماهیت اجتماعی دولت در اندیشه امام و تجربه انقلاب
👤حجتالاسلام مجتبی نامخواه؛ سردبیر فصلنامه نامه جمهور
سوال از هستی دولت 6:10
اشاره به ایده امام 8:49
انقلاب اجتماعی اسلامی 17:30
اندیشه فقهی امام 30:20
ویژگی ایده دولت امام 44:30
عدالتزدایی از هویت 55:00
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
Forwarded from فکرت
#گزارش_گفتگو
📌 تجربه ایده قبل از ظهور آن
🖇حجتالاسلام مجتبی نامخواه در گفتگو با فکرت
🔸ما نهاد دولت را بیش از آنکه متأثر از مسئول و رئیس دولت بدانیم باید متأثر از #ایدهای بدانیم که در باب #دولت مطرح است اما عموماً خلاف این مطرح میشود و لذا دچار روزمرگی دولتها میشویم و میبینیم که معمولاً دولتها با ایدههای متفاوت، نتایج مشابهی را به بار میآورند.
🔹شیوه اندیشیدن ما به دولت اغلب بهگونهای است که درباره ابعاد #قدرت_دولت و یا منشأ مشروعیت آن صحبت میکنیم و حال آنکه اینها به ما برای ساخت دولت کمک نمیکند؛ بررسی انقلاب اسلامی نشان میدهد که ما به خوبی ایده دولت مدنظر امام راحل را که برگرفته از دو اصل #عدالت و #رفاه_اجتماعی بود، اول در عمل #تجربه کردیم و بعد از آن به سراغ #تئوریزهکردن آن رفتیم.
مطالعه کامل گفتگو در «وبگاه فکرت»
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
📌 تجربه ایده قبل از ظهور آن
🖇حجتالاسلام مجتبی نامخواه در گفتگو با فکرت
🔸ما نهاد دولت را بیش از آنکه متأثر از مسئول و رئیس دولت بدانیم باید متأثر از #ایدهای بدانیم که در باب #دولت مطرح است اما عموماً خلاف این مطرح میشود و لذا دچار روزمرگی دولتها میشویم و میبینیم که معمولاً دولتها با ایدههای متفاوت، نتایج مشابهی را به بار میآورند.
🔹شیوه اندیشیدن ما به دولت اغلب بهگونهای است که درباره ابعاد #قدرت_دولت و یا منشأ مشروعیت آن صحبت میکنیم و حال آنکه اینها به ما برای ساخت دولت کمک نمیکند؛ بررسی انقلاب اسلامی نشان میدهد که ما به خوبی ایده دولت مدنظر امام راحل را که برگرفته از دو اصل #عدالت و #رفاه_اجتماعی بود، اول در عمل #تجربه کردیم و بعد از آن به سراغ #تئوریزهکردن آن رفتیم.
مطالعه کامل گفتگو در «وبگاه فکرت»
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
🔸ناترازی یا نابرابری؟
در جستجوی درک اجتماعی از تورم
🔻مهمتر از تلاش برای حل تورم، این است که فهمی جامع و اجتماعی و فرهنگی از تورم به دست بیاوریم.
تورم وضعیتی اقتصادی است که مابهازا اجتماعی آن عبارت است از نابرابری و تضعیف و نابودی اثر کلیه سیاستهای رفاهی.
🔻فهم اجتماعی تورم یعنی بفهمیم جامعهای که از دردِ مزمن تورم رنج میبرد، عمیقاً نابرابر شده است.
در چنین جامعهای اکثریت مزدبگیر، به بازندگانی فرودست تبدیل میشوند. در مقابل اقلیتی قرار دارند که ملاکان و صاحبان مستغلات و انباشتههای طلا و ارز هستند. اینان از راهی غیر از کار، درآمد کسب میکنند. تورم باعث میشود این دسته اخیر سود کرده و برنده و فرادست شوند.
🔻به این ترتیب میتوان به آثار فرهنگی تورم نیز اشاره کرد. با تورم پیاپی و تضعیف عدالت به مثابه تنها ارزش مطلق در نظام ارزشی ما، کلیت نظام ارزش در جامعه تضعیف میشود.
تورم همه ما را به شکل فراگیر و موثر دعوت میکند مسیرهایی غیر از «کار» را برای کسب درآمد برگزینیم. فرهنگ و ایده کار را در جامعه تضعیف میکند و در نتیجه به نیروهای غیر کارگر و روابط غیر کار، امکان میدهد بخشهای غیرمولد در جامعه را رشد بدهند.
🔻در چنین شرایطی مقابله با تورم، بیش و پیش از پاسخهایی کارشناسی- سیاستی و مبتنی بر ضوابط حسابداری، نیازمند ایده و ابعاد سیاسی اجتماعی است. بیش و پیش از تلاش برای مهار تورم، نیازمند تلاش برای رفع آثار اجتماعی تورم هستیم.
🔻دولت و رئیس دولت همان سازمان برنامه و ریاست آن نیست که همه پدیده کلان تورم را به برنامهریزی و ناترازی تقلیل دهد. دولت پیش و به تأکید بیش از هر چیز یک موجود اجتماعی است و نه یک نهاد حسابداری عمومی.
بنابراین باید رفع تورم را پیش و بیش از ناترازی، از نابرابری آغاز کرد و به تحکیم سیاستها و نظام رفاهی پرداخت.
🔹پ.ن:
این متن را قبل از مناظره دیشب نوشتم و کنار دستم گذاشتم که ببینم آیا در طول مناظره نمایندهای برای آن مییابم یا نه. طبیعی است انتظار حداکثری نداشته و ندارم، همین که کسی بداند و بگوید که مسئله بیش و پیش از ناترازی، نابرابری است کافی است.
من که در برنامه دیشب چیز خاصی نیافتم که به درک و دردِ نابرابری ارجاع بدهد.
گرچه فرم و محتوای ملالآور برنامه موسوم به مناظره هم موجب شد آن را به دقت نبینم جذابیت جام ملتهای اروپا هم بیتاثیر نبود!
به هر حال شاید کسی چیزی گفته باشد که من ندیده باشم.
نمیدانم شاید هم انتظار زیادی باشد دیدن مسائل از منظر نابرابری و عقبماندگی در عدالت؛ اما نمیتوان از دولتی که در موقعیت نادیدهگرفتن عقبماندگی در عدالت متولد میشود، انتظار داشت برای عقبماندگی در عدالت اجتماعی چارهای بیاندیشد.
این که چهار پنج ساعت درباره اقتصاد و غیر آن، مُشتی حرف کلی و غیر کلی مطرح بشود و در عمل هیچ ارجاع روشنی به وضعیتِ عقبماندگی در عدالت ندهد؛ و پس از آن هم در فضای مجازی و غیر آن، هیچ نقدی از منظر این فقدان مطرح نشود، خیلی عجیب بود.
این نشان میدهد مسئله ما این نیست که در عدالت عقب هستیم؛ مسئله ما این است که بر ما خلاف متن جامعه، حتی عدالت را هم نمیخواهیم و درباره آن، آنچنان که شایسته است حرف نمیزنیم.
@tabagheh3_ir
در جستجوی درک اجتماعی از تورم
🔻مهمتر از تلاش برای حل تورم، این است که فهمی جامع و اجتماعی و فرهنگی از تورم به دست بیاوریم.
تورم وضعیتی اقتصادی است که مابهازا اجتماعی آن عبارت است از نابرابری و تضعیف و نابودی اثر کلیه سیاستهای رفاهی.
🔻فهم اجتماعی تورم یعنی بفهمیم جامعهای که از دردِ مزمن تورم رنج میبرد، عمیقاً نابرابر شده است.
در چنین جامعهای اکثریت مزدبگیر، به بازندگانی فرودست تبدیل میشوند. در مقابل اقلیتی قرار دارند که ملاکان و صاحبان مستغلات و انباشتههای طلا و ارز هستند. اینان از راهی غیر از کار، درآمد کسب میکنند. تورم باعث میشود این دسته اخیر سود کرده و برنده و فرادست شوند.
🔻به این ترتیب میتوان به آثار فرهنگی تورم نیز اشاره کرد. با تورم پیاپی و تضعیف عدالت به مثابه تنها ارزش مطلق در نظام ارزشی ما، کلیت نظام ارزش در جامعه تضعیف میشود.
تورم همه ما را به شکل فراگیر و موثر دعوت میکند مسیرهایی غیر از «کار» را برای کسب درآمد برگزینیم. فرهنگ و ایده کار را در جامعه تضعیف میکند و در نتیجه به نیروهای غیر کارگر و روابط غیر کار، امکان میدهد بخشهای غیرمولد در جامعه را رشد بدهند.
🔻در چنین شرایطی مقابله با تورم، بیش و پیش از پاسخهایی کارشناسی- سیاستی و مبتنی بر ضوابط حسابداری، نیازمند ایده و ابعاد سیاسی اجتماعی است. بیش و پیش از تلاش برای مهار تورم، نیازمند تلاش برای رفع آثار اجتماعی تورم هستیم.
🔻دولت و رئیس دولت همان سازمان برنامه و ریاست آن نیست که همه پدیده کلان تورم را به برنامهریزی و ناترازی تقلیل دهد. دولت پیش و به تأکید بیش از هر چیز یک موجود اجتماعی است و نه یک نهاد حسابداری عمومی.
بنابراین باید رفع تورم را پیش و بیش از ناترازی، از نابرابری آغاز کرد و به تحکیم سیاستها و نظام رفاهی پرداخت.
🔹پ.ن:
این متن را قبل از مناظره دیشب نوشتم و کنار دستم گذاشتم که ببینم آیا در طول مناظره نمایندهای برای آن مییابم یا نه. طبیعی است انتظار حداکثری نداشته و ندارم، همین که کسی بداند و بگوید که مسئله بیش و پیش از ناترازی، نابرابری است کافی است.
من که در برنامه دیشب چیز خاصی نیافتم که به درک و دردِ نابرابری ارجاع بدهد.
گرچه فرم و محتوای ملالآور برنامه موسوم به مناظره هم موجب شد آن را به دقت نبینم جذابیت جام ملتهای اروپا هم بیتاثیر نبود!
به هر حال شاید کسی چیزی گفته باشد که من ندیده باشم.
نمیدانم شاید هم انتظار زیادی باشد دیدن مسائل از منظر نابرابری و عقبماندگی در عدالت؛ اما نمیتوان از دولتی که در موقعیت نادیدهگرفتن عقبماندگی در عدالت متولد میشود، انتظار داشت برای عقبماندگی در عدالت اجتماعی چارهای بیاندیشد.
این که چهار پنج ساعت درباره اقتصاد و غیر آن، مُشتی حرف کلی و غیر کلی مطرح بشود و در عمل هیچ ارجاع روشنی به وضعیتِ عقبماندگی در عدالت ندهد؛ و پس از آن هم در فضای مجازی و غیر آن، هیچ نقدی از منظر این فقدان مطرح نشود، خیلی عجیب بود.
این نشان میدهد مسئله ما این نیست که در عدالت عقب هستیم؛ مسئله ما این است که بر ما خلاف متن جامعه، حتی عدالت را هم نمیخواهیم و درباره آن، آنچنان که شایسته است حرف نمیزنیم.
@tabagheh3_ir
Forwarded from نامه جمهور
📌 نشست: ایده اجتماعی دولت چهاردهم
🔰 به همراه نقد و بررسی ششمین شماره #نامهجمهور
💠 با حضور محسن قنبریان، روح الله ایزدخواه، سیدعلی موسوی به همراه جمعی از پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی
🔆 زمان: سوم خرداد ساعت۱۴
🔆 مکان: تهران، خیابان استاد نجات الهی، کوچه رضا مقدسی، پلاک۱۸ (خبرگزاری مهر)
➖➖➖➖
📌 با ما همراه باشید
🆔 @nameh_jomhour | نامهجمهور
🔰 به همراه نقد و بررسی ششمین شماره #نامهجمهور
💠 با حضور محسن قنبریان، روح الله ایزدخواه، سیدعلی موسوی به همراه جمعی از پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی
🔆 زمان: سوم خرداد ساعت۱۴
🔆 مکان: تهران، خیابان استاد نجات الهی، کوچه رضا مقدسی، پلاک۱۸ (خبرگزاری مهر)
➖➖➖➖
📌 با ما همراه باشید
🆔 @nameh_jomhour | نامهجمهور
Forwarded from نامه جمهور
Nameh-Jomhur-Dolat (6).pdf
39.9 MB
🔥 🖋انتشار رایگان شماره ششم فصلنامه «نامهجمهور» ویژهنامه ایده اجتماعی دولت چهاردهم:
📌 تعداد صفحات: ۱۰۰ صفحه
📎پنح فصل این شماره عبارتند از:
1️⃣کلیات
📝نجات جمهوری، دولت عمومی و بازآفرینی رفاه:
دولت چهاردهم باید چگونه باشد؟ | مجتبی نامخواه
2️⃣کارگری:
📝احیای حقوق کارگران | علی اسکندری
3️⃣تعاونی:
🗞جمهوری اقتصادی: تلاقی حکمرانی و اقتصاد | محسن قنبریان
🗞بازگشت به انقلاب در اقتصاد: مروری بر ایده تعاونی در اندیشه متفکران انقلاب
4️⃣رفاه و تامین اجتماعی:
📝بازسازی نظام رفاهی؛ راهبردهای ساماندهی به حوزهٔ رفاه و تأمین اجتماعی | دکتر علیرضا خیراللهی
5️⃣آموزش و پرورش:
📝عدالت، کیفیت و هویت در تعلیموتربیت: راهبردهای سهگانه بازسازی آموزشوپرورش در دولت آینده | خانم رقیه فاضل
📝دگرگونی نظام آموزش و پرورش: چهار اقدام تحول آفرین آموزش و پرورش |حجتالاسلام محسن خاکی
📝ایده دولت انقلاب اسلامی: سیاست اجتماعی در تجربه انقلاب اسلامی | مجتبی نامخواه
➖➖➖
در صورت تمایل برای حمایت از #نامه_جمهور مبلغ۳۰هزارتومان به شماره کارت:
۶۰۳۷ ۹۹۷۵ ۹۹۶۹ ۴۹۳۳
بهنام پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم
➖➖➖
🆔 @nameh_jomhour | نامه جمهور
📌 تعداد صفحات: ۱۰۰ صفحه
📎پنح فصل این شماره عبارتند از:
1️⃣کلیات
📝نجات جمهوری، دولت عمومی و بازآفرینی رفاه:
دولت چهاردهم باید چگونه باشد؟ | مجتبی نامخواه
2️⃣کارگری:
📝احیای حقوق کارگران | علی اسکندری
3️⃣تعاونی:
🗞جمهوری اقتصادی: تلاقی حکمرانی و اقتصاد | محسن قنبریان
🗞بازگشت به انقلاب در اقتصاد: مروری بر ایده تعاونی در اندیشه متفکران انقلاب
4️⃣رفاه و تامین اجتماعی:
📝بازسازی نظام رفاهی؛ راهبردهای ساماندهی به حوزهٔ رفاه و تأمین اجتماعی | دکتر علیرضا خیراللهی
5️⃣آموزش و پرورش:
📝عدالت، کیفیت و هویت در تعلیموتربیت: راهبردهای سهگانه بازسازی آموزشوپرورش در دولت آینده | خانم رقیه فاضل
📝دگرگونی نظام آموزش و پرورش: چهار اقدام تحول آفرین آموزش و پرورش |حجتالاسلام محسن خاکی
📝ایده دولت انقلاب اسلامی: سیاست اجتماعی در تجربه انقلاب اسلامی | مجتبی نامخواه
➖➖➖
در صورت تمایل برای حمایت از #نامه_جمهور مبلغ۳۰هزارتومان به شماره کارت:
۶۰۳۷ ۹۹۷۵ ۹۹۶۹ ۴۹۳۳
بهنام پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم
➖➖➖
🆔 @nameh_jomhour | نامه جمهور
طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔸مسئله #نانمایندگی پیشفرض میگیرند که جناح راست در دوره پسا دهه شصت یا دست کم در حال حاضر، «جبهه انقلاب» است و تنها مشکل این جاست که نیروهای انقلاب نتوانستند مردم را اقناع کنند که راه حل مسائل در داخل است، به همین دلیل مردم فریب غربگراها را خوردند و جبهه…
در روزهای اخیر چند تن از دوستان بزرگوارم پیام دادند و بابت این یادداشت تشکر کردند. وقتی دقیقتر سراغ گرفتم متوجه شدم که این یادداشت که برای انتخابات قبل هست، این ایام مجدد بازنشر شده و آن قدر وضعیت ثابت و راکد مانده که گویی این متن برای همین امروز نوشته شده است. مسئله امروز ما دقیقاً همین است: این رکود ناشی از تفوق محافظهکاری.
کنش سیاسی یعنی مقابله با این رکود و محافظه کاری یا حمایت از کسی که ایده و قصد مقابله با این رکود را دارد. الباقی کارها، که البته محترم است اما هواداری غریزی و احساسی است.
پ.ن: چند دوز قبل در چارچوب یادداشتی با عنوان انقلاب درمانده به همین مسئله اشارهای داشتم.
کنش سیاسی یعنی مقابله با این رکود و محافظه کاری یا حمایت از کسی که ایده و قصد مقابله با این رکود را دارد. الباقی کارها، که البته محترم است اما هواداری غریزی و احساسی است.
پ.ن: چند دوز قبل در چارچوب یادداشتی با عنوان انقلاب درمانده به همین مسئله اشارهای داشتم.
«تعلیقِ سیاست اجتماعی و تفوق سیاست تعدیل، روح کلی مناسبات دولت و جامعه طی سه و نیمدهۀ اخیر بوده؛ اکنون اماگ زمان تولد دولتی فرارسیده که عمومی باشد، رو به جامعه داشته باشد و بازآفرینی رفاه عمومی را به مثابه متن اصلی خود قلمداد کند.»
بخشی از سرمقاله شماره شش فصلنامه نامه جمهور
(دانلود متن کامل شماره شش)
@Nameh_Jomhour
@tabagheh3_ir
بخشی از سرمقاله شماره شش فصلنامه نامه جمهور
(دانلود متن کامل شماره شش)
@Nameh_Jomhour
@tabagheh3_ir
«در زمانهای به سر میبریم که سیاست، رو به جامعه ندارد؛ از جامعه برنمیخیزد و به مسئلههای جامعه توجهی نمیکند. در چنین موقعیتی برآمدن دولتی رو به جامعه، کموبیش محال یا دستِکم بسیار دشوار است. البته انقلاب اسلامی به ما میگوید سیاست، ممکنساختن امر ناممکن است.
بهرغم همۀ کوششهای نظری انجامشده از پایگاههای مختلف فکری دربارۀ دولت و سیاست و دانشهای ناظر به آن، اکنون ما در آستانۀ انتخاباتی زودهنگام، همچون همیشه میبینیم که کوشش برای شکلدادن به دولت جدید، تنها از نامها و نامزدها آغاز میشود؛ گویی سیاست از محتوای خود که تدبیر جامعه (مدینه) است، تهی شده و مسئلهها به حد و حدودِ «چه کسی حاکم باشد؟» تقلیل یافته است.
این در حالی است که امروز بیش و پیش از هر زمان دیگری، نیازمند سیاست و در آخر، دولتی هستیم که رو به جامعه داشته باشد، اجتماعی باشد و یا بهتعبیری دقیقتر عمومی باشد.»
سرمقاله شماره شش فصلنامه نامه جمهور
دانلود متن کامل شماره شش
@Nameh_Jomhour
@tabagheh3_ir
بهرغم همۀ کوششهای نظری انجامشده از پایگاههای مختلف فکری دربارۀ دولت و سیاست و دانشهای ناظر به آن، اکنون ما در آستانۀ انتخاباتی زودهنگام، همچون همیشه میبینیم که کوشش برای شکلدادن به دولت جدید، تنها از نامها و نامزدها آغاز میشود؛ گویی سیاست از محتوای خود که تدبیر جامعه (مدینه) است، تهی شده و مسئلهها به حد و حدودِ «چه کسی حاکم باشد؟» تقلیل یافته است.
این در حالی است که امروز بیش و پیش از هر زمان دیگری، نیازمند سیاست و در آخر، دولتی هستیم که رو به جامعه داشته باشد، اجتماعی باشد و یا بهتعبیری دقیقتر عمومی باشد.»
سرمقاله شماره شش فصلنامه نامه جمهور
دانلود متن کامل شماره شش
@Nameh_Jomhour
@tabagheh3_ir
Forwarded from طبقه سه| مجتبی نامخواه
زیارت_غدیریه_امام_هادی_علیه_السلام.pdf
2.3 MB
زیارت غدیریه امام هادی علیه السلام
Forwarded from نامه جمهور
سند مطالبات.pdf
491.1 KB
🔰 سند مطالبات و توصیههای سیاستی جمعی از پژوهشگران و فعالات حوزه کارگری به دولت چهاردهم
🎯 در این متن میخوانیم:
1⃣ توسعه مالکیت عمومی و سهمبری عادلانه
2⃣ تشکل یابی
3⃣ دستمزد
4⃣ امنیت شغلی
➖➖➖➖
💠 با ما همراه باشید
🆔 @nameh_jomhour | نامهجمهور
🎯 در این متن میخوانیم:
1⃣ توسعه مالکیت عمومی و سهمبری عادلانه
2⃣ تشکل یابی
3⃣ دستمزد
4⃣ امنیت شغلی
➖➖➖➖
💠 با ما همراه باشید
🆔 @nameh_jomhour | نامهجمهور
Forwarded from نامه جمهور
بیانیه.pdf
371.6 KB
🔰 بیانیه تحلیلی پیرامون چارچوب اقدامهای اجتماعی مورد انتظار از دولت چهاردهم
🎯 در این بیانیه میخوانیم:
1⃣ حفظ قدرت خرید و سفره عموم مردم
2⃣ احیای حقوق کارگران
3⃣ آموزش و پرورش دولتی و باکیفیت
4⃣ حل تبعیض های اساسی
5⃣ تضمین آزادی های اساسی و امکان مشارکتهای مردمی
6⃣ توجه ویژه به استان های محروم و مرزی
➖➖➖➖
💠 با ما همراه باشید
🆔 @nameh_jomhour | نامهجمهور
🎯 در این بیانیه میخوانیم:
1⃣ حفظ قدرت خرید و سفره عموم مردم
2⃣ احیای حقوق کارگران
3⃣ آموزش و پرورش دولتی و باکیفیت
4⃣ حل تبعیض های اساسی
5⃣ تضمین آزادی های اساسی و امکان مشارکتهای مردمی
6⃣ توجه ویژه به استان های محروم و مرزی
➖➖➖➖
💠 با ما همراه باشید
🆔 @nameh_jomhour | نامهجمهور
درباره انتخابات بیشتر در توییتر (ایکس) مینویسم، به اختصار.
در این صفحه
اگر فرصت شد تحلیل مبسوطتری را هم در همین کانال منتشر خواهم کرد.
@tabagheh3_ir
در این صفحه
اگر فرصت شد تحلیل مبسوطتری را هم در همین کانال منتشر خواهم کرد.
@tabagheh3_ir
قانون شفافیت قوای سهگانه (1).pdf
1.4 MB
پیروز انتخابات هر که باشد، اگر «قانون شفافیت قوای سهگانه، دستگاههای اجرایی و سایر نهادها» در زمان مقرر، که چهار ماه پس از ابلاغ است، اجرا شود؛ ما از دهم شهریور با سیمای متفاوتی از حکمرانی مواجه خواهیم شد.
یکی از مهمترین مسئلههای سیاست پس از نیمه تیر ۱۴۰۳، ایجاد سازوکار مطالبه اجرای این قانون است، پیروز انتخابات هر که باشد.
همچنین باید تلاش کرد تا در گام بعد شفافیت عمومیِ حاصل از اجرای این قانون به سود فرایند عدالت اجتماعی فرآوری گردد.
مجلس یازدهم هیچ تحرکی متناسبی در مورد اجرای ماده ۲۶ برنامه ششم توسعه، که مشابه این قانون (ماده ۲ آن) بود، نداشت؛ همچنین تجربه شکست بزرگ در اجرای شفافیت تکلیف شده در برنامه ششم را در فرایند تقینین این قانون جدید ملحوظ نساخت.
سازوکار مطالبه اجتماعی شفافیت و اجرای این قانون اما از بازخوانی شکست پیشین؛ از عدم اجرای شفافیت برنامه شمم و از بیتوجهی به الزامات آن در ادوار مختلف قوای سهگانه بر میخیزد.
به هر حال شفافیتِ حکمرانی یکی از مهمترین گامهای پروژه عدالتخواهی در فردای انتخابات ۱۴۰۳ است.
@tabagheh3_ir
یکی از مهمترین مسئلههای سیاست پس از نیمه تیر ۱۴۰۳، ایجاد سازوکار مطالبه اجرای این قانون است، پیروز انتخابات هر که باشد.
همچنین باید تلاش کرد تا در گام بعد شفافیت عمومیِ حاصل از اجرای این قانون به سود فرایند عدالت اجتماعی فرآوری گردد.
مجلس یازدهم هیچ تحرکی متناسبی در مورد اجرای ماده ۲۶ برنامه ششم توسعه، که مشابه این قانون (ماده ۲ آن) بود، نداشت؛ همچنین تجربه شکست بزرگ در اجرای شفافیت تکلیف شده در برنامه ششم را در فرایند تقینین این قانون جدید ملحوظ نساخت.
سازوکار مطالبه اجتماعی شفافیت و اجرای این قانون اما از بازخوانی شکست پیشین؛ از عدم اجرای شفافیت برنامه شمم و از بیتوجهی به الزامات آن در ادوار مختلف قوای سهگانه بر میخیزد.
به هر حال شفافیتِ حکمرانی یکی از مهمترین گامهای پروژه عدالتخواهی در فردای انتخابات ۱۴۰۳ است.
@tabagheh3_ir
🔸شورش، جنبش و پایش
مقدمهای بر نوزایی نیروهای اجتماعی در انتخابات ۱۴۰۳
[بخش اول]
همه میدانیم سعید جلیلی در دور اول انتخابات گزینه مطلوب ساختارها و سازوکارهای متعدد و قدرتمند جناح اصولگرا نبود؛ هنوز هم نیست. برآمدن او محصول شورشِ یک نیروی اجتماعی در بدنه جامعه بر علیه سازوکار و صاحبان قدرت بود. این شورش در گام نخست توانست موفقیت مهمی کسب کند و صحنه انتخابات را پیش ببرد و بخش مهمی از نیروهای رسمی سیاسی را تحقیر کرد. البته بسیاری از کسانی که به رئیس مجلس رای دادند هم مطلقا به خاطر حمایت نیروهای اصولگرا از او رای ندادند، بلکه ویژگیهای شخصی او برایشان جذاب بود. بنابراین تحقیر بخش مهمی از نیروهای رسمی سیاست، در واقعیت بسیار حادتر از روی کاغذ بوده و هست.
این شورش لزوما شورش روستا علیه شهر، حاشیه علیه متن و محرومان علیه اشرافیت نیست. اینها هست ولی صورت مهمتری دارد. شورش آنان که به رسمیت شناخته نشدهاند علیه نیروهای اجتماعیای که به دلیل وابستگیهای ژنتیک و حتی ایدئولوژیک برکشیده شدهاند.
این شورش از جهاتی، ولی فقط از جهاتی و نه از همه نظر، شبیه ماجرای تیر 84 است؛ در آن دوره نیز جناح راست که پس از 76 خودش را در چارچوب اصولگرایی بازسازی کرده بود، تحقیر شد. پس از آن، این نیروها در چارچوب نواصولگرایی و «جبهه انقلاب» خودشان را بازسازی کردند. این بازسازیها یک امر زمانبر و تدریجی بود. شیوه سازماندهی سیاسی، گفتمان و تا حد زیادی اقتصادی سیاسی این جناح تغییر کرده اما همچنان اراده معطوف به استیلا و میل به تحمیل در آن موج میزند و همین بخش مهمی از نیروهای اجتماعی را به طغیان کشانده است.
همان طور که میدانیم نیروهای سیاسی رسمی با شیوههایی متفاوت اما با نتایجی کم و بیش یکسان، این شورش را طرد میکنند. تأکید میکنم نیروهای سیاسی «رسمی» این کار را میکنند، یعنی هم اصولگرایان و هم رقبایشان. اصولگرایان همچنان آنها را را نادیده میگیرند و دیگران هم آن «طالبان» و «دیوانه» و «نابودگران ایران و جهان» میخوانند. میخواهم تأکید کنم این دیگران و طردکنندگان بیشتر از آن که رقیبان سیاسی اصولگرایان باشند، بخش قابل توجهی از نیروهای امنیتی و رسمی هستند. همچنان که در طرف اصولگرایان نیز چنین است. در واقع این ساختار رسمی است که کنشگران این تغییر و شورش را طرد میکند.
در وضعیت فروبسته ما که دینامیسم اجتماعی اغلب میان دو نیروی رسمی تقسیمبندی میشود، تکوین این شورش خود یک پیروزی مهم است. فارغ از این که منتهی به کسب قدرت دولت بشود یا نه؛ اگر بخواهم دقیقتر بگویم، تکوین این شورش مهمتر از کسب پیروزی در انتخابات است.
چرا مهمتر است؟ نمیخواهم بگویم قدرت سیاسی و دولت اهمیت ندارد؛ اما یک دلیل مهم این اهمیت این است ما اکنون با مسئلههایی مواجهیم که راهحل آن بیش از قدرت رسمی، نیازمند قدرت غیر رسمی است و بیش از قدرت کلان نیازمند قدرت خُرد است. این شورش میتواند، تأکید میکنم میتواند، یعنی ممکن است بتواند، مسئله و بحران نانمایندگی را حل کند.
این شورش و طغیان تنها در میان نیروهای دربند اصولگرایان نیست که محتمل و ممکن بوده و خواهد بود. در طرف مقابل آنان هم محتمل بود بخشی از نسل جدیدی که در سازوکارهای جناح موسوم به اصلاحطلب تختهبند شدهاند، بتوانند حرکت رهایی خودشان را ایجاد کنند؛ اما همان طور که میدانیم سیطره نیروهای رسمی در آن طرف موفقتر هستند چون میل به استیلا را کمتر بروز میدهند و بیشتر سازوکارهایی برای اعمال آن و مهار طغیان طراحی میکنند. برای مثال کافی است در نظر بگیریم سازوکار تصنعی، بسته، غیراجتماعی و خلقالساعهای که در همین انتخابات اصولگرایان برای وحدت طراحی کردند با سازوکاری که تحت عنوان جبهه اصلاحات در طرف دیگر بود. این ناکارآمدی اصولگرایان به بروز گاه و بیگاه این شورش کمک میکند و بالعکس به واسطه توانایی اصلاحطلبان، اغلب منتفی میشود.
@tabagheh3_ir
مقدمهای بر نوزایی نیروهای اجتماعی در انتخابات ۱۴۰۳
[بخش اول]
همه میدانیم سعید جلیلی در دور اول انتخابات گزینه مطلوب ساختارها و سازوکارهای متعدد و قدرتمند جناح اصولگرا نبود؛ هنوز هم نیست. برآمدن او محصول شورشِ یک نیروی اجتماعی در بدنه جامعه بر علیه سازوکار و صاحبان قدرت بود. این شورش در گام نخست توانست موفقیت مهمی کسب کند و صحنه انتخابات را پیش ببرد و بخش مهمی از نیروهای رسمی سیاسی را تحقیر کرد. البته بسیاری از کسانی که به رئیس مجلس رای دادند هم مطلقا به خاطر حمایت نیروهای اصولگرا از او رای ندادند، بلکه ویژگیهای شخصی او برایشان جذاب بود. بنابراین تحقیر بخش مهمی از نیروهای رسمی سیاست، در واقعیت بسیار حادتر از روی کاغذ بوده و هست.
این شورش لزوما شورش روستا علیه شهر، حاشیه علیه متن و محرومان علیه اشرافیت نیست. اینها هست ولی صورت مهمتری دارد. شورش آنان که به رسمیت شناخته نشدهاند علیه نیروهای اجتماعیای که به دلیل وابستگیهای ژنتیک و حتی ایدئولوژیک برکشیده شدهاند.
این شورش از جهاتی، ولی فقط از جهاتی و نه از همه نظر، شبیه ماجرای تیر 84 است؛ در آن دوره نیز جناح راست که پس از 76 خودش را در چارچوب اصولگرایی بازسازی کرده بود، تحقیر شد. پس از آن، این نیروها در چارچوب نواصولگرایی و «جبهه انقلاب» خودشان را بازسازی کردند. این بازسازیها یک امر زمانبر و تدریجی بود. شیوه سازماندهی سیاسی، گفتمان و تا حد زیادی اقتصادی سیاسی این جناح تغییر کرده اما همچنان اراده معطوف به استیلا و میل به تحمیل در آن موج میزند و همین بخش مهمی از نیروهای اجتماعی را به طغیان کشانده است.
همان طور که میدانیم نیروهای سیاسی رسمی با شیوههایی متفاوت اما با نتایجی کم و بیش یکسان، این شورش را طرد میکنند. تأکید میکنم نیروهای سیاسی «رسمی» این کار را میکنند، یعنی هم اصولگرایان و هم رقبایشان. اصولگرایان همچنان آنها را را نادیده میگیرند و دیگران هم آن «طالبان» و «دیوانه» و «نابودگران ایران و جهان» میخوانند. میخواهم تأکید کنم این دیگران و طردکنندگان بیشتر از آن که رقیبان سیاسی اصولگرایان باشند، بخش قابل توجهی از نیروهای امنیتی و رسمی هستند. همچنان که در طرف اصولگرایان نیز چنین است. در واقع این ساختار رسمی است که کنشگران این تغییر و شورش را طرد میکند.
در وضعیت فروبسته ما که دینامیسم اجتماعی اغلب میان دو نیروی رسمی تقسیمبندی میشود، تکوین این شورش خود یک پیروزی مهم است. فارغ از این که منتهی به کسب قدرت دولت بشود یا نه؛ اگر بخواهم دقیقتر بگویم، تکوین این شورش مهمتر از کسب پیروزی در انتخابات است.
چرا مهمتر است؟ نمیخواهم بگویم قدرت سیاسی و دولت اهمیت ندارد؛ اما یک دلیل مهم این اهمیت این است ما اکنون با مسئلههایی مواجهیم که راهحل آن بیش از قدرت رسمی، نیازمند قدرت غیر رسمی است و بیش از قدرت کلان نیازمند قدرت خُرد است. این شورش میتواند، تأکید میکنم میتواند، یعنی ممکن است بتواند، مسئله و بحران نانمایندگی را حل کند.
این شورش و طغیان تنها در میان نیروهای دربند اصولگرایان نیست که محتمل و ممکن بوده و خواهد بود. در طرف مقابل آنان هم محتمل بود بخشی از نسل جدیدی که در سازوکارهای جناح موسوم به اصلاحطلب تختهبند شدهاند، بتوانند حرکت رهایی خودشان را ایجاد کنند؛ اما همان طور که میدانیم سیطره نیروهای رسمی در آن طرف موفقتر هستند چون میل به استیلا را کمتر بروز میدهند و بیشتر سازوکارهایی برای اعمال آن و مهار طغیان طراحی میکنند. برای مثال کافی است در نظر بگیریم سازوکار تصنعی، بسته، غیراجتماعی و خلقالساعهای که در همین انتخابات اصولگرایان برای وحدت طراحی کردند با سازوکاری که تحت عنوان جبهه اصلاحات در طرف دیگر بود. این ناکارآمدی اصولگرایان به بروز گاه و بیگاه این شورش کمک میکند و بالعکس به واسطه توانایی اصلاحطلبان، اغلب منتفی میشود.
@tabagheh3_ir
🔸شورش، جنبش و پایش
[بخش دوم و پایانی]
مسئلهی اکنونِ جامعه ما یک ثبات و رکود گسترده است. این به این معنا نیست که تحرک اجتماعی وجود ندارد؛ تحرک هست و بسیار هم گسترده است اما اغلب صرف آیینهای مذهبی و یاریگری در مواقع بحرانی میشود. از این منظر تکوین این شورش از آنجا که میتواند نویدبخش یک تغییر در آینده باشد، خود یک پیروزی است.
مسئله مهم پایش این شورش است. در دور دوم به طور طبیعی بسیاری از نیروها و نهادهای رسمی به حمایت از آقای جلیلی پرداختند چون مسئلهشان دیگر نادیدهگرفت یا تقابل با این شورش نبود، تقابل با نیروهای رسمی دیگری بود که رقیبشان هستند. پس از هفته جاری، یعنی پس از فاصله دور اول و دور دوم برای این شورش مهمتر است. نتیجه انتخابات هر چه باشد، اگر این شورش نتواند به جنبش تبدیل بشود، نخواهد توانست نقشی در سیاست ایفا کند. این بینقشی این نیرو را سرخورده خواهد کرد. یعنی همان اتفاقی که در دو دهه اخیر رخ داد. نیروی طغیان اگر امکانی برای بودن نیابد، بر نبودن متکرکز خواهد شد.
برخی توهمها درباره موضوع طب اسلامی، نظام آموزش، فضای مجازی، حجاب، پیشرفت و مانند آن از همین مسیر طی یکی دو دهه اخیر کم و بیش مقبول مطرح شده است. به تعبیر امام خمینی باید مراقب بود تحجر از «لایههای تفکر اهل جمود» به طلاب جوان «سرایت» نکند. یکی از مهمترین مراقبتها این است که اجازه ندهیم نفیزداییهایی که سیاستمدران رسمی از ایده انقلاب میکنند، فضا را برای پرخاشگری اخلاقی فراهم کند.
دینامیسم اصلی انقلاب اسلامی همین نیرویی است که سیاستمداران رسمی آن را «دیوانه» میخوانند. باید پیش از این که وضع موجود با عاملیت عاقلان و منتفعان تثبت گردد؛ پیش از آن که نیروی جامعه و انقلاب در ساختار رسمی مضمحل و یا از آن طرد گردد، آن را فهمید و کشف کرد.
@tabagheh3_ir
[بخش دوم و پایانی]
مسئلهی اکنونِ جامعه ما یک ثبات و رکود گسترده است. این به این معنا نیست که تحرک اجتماعی وجود ندارد؛ تحرک هست و بسیار هم گسترده است اما اغلب صرف آیینهای مذهبی و یاریگری در مواقع بحرانی میشود. از این منظر تکوین این شورش از آنجا که میتواند نویدبخش یک تغییر در آینده باشد، خود یک پیروزی است.
مسئله مهم پایش این شورش است. در دور دوم به طور طبیعی بسیاری از نیروها و نهادهای رسمی به حمایت از آقای جلیلی پرداختند چون مسئلهشان دیگر نادیدهگرفت یا تقابل با این شورش نبود، تقابل با نیروهای رسمی دیگری بود که رقیبشان هستند. پس از هفته جاری، یعنی پس از فاصله دور اول و دور دوم برای این شورش مهمتر است. نتیجه انتخابات هر چه باشد، اگر این شورش نتواند به جنبش تبدیل بشود، نخواهد توانست نقشی در سیاست ایفا کند. این بینقشی این نیرو را سرخورده خواهد کرد. یعنی همان اتفاقی که در دو دهه اخیر رخ داد. نیروی طغیان اگر امکانی برای بودن نیابد، بر نبودن متکرکز خواهد شد.
برخی توهمها درباره موضوع طب اسلامی، نظام آموزش، فضای مجازی، حجاب، پیشرفت و مانند آن از همین مسیر طی یکی دو دهه اخیر کم و بیش مقبول مطرح شده است. به تعبیر امام خمینی باید مراقب بود تحجر از «لایههای تفکر اهل جمود» به طلاب جوان «سرایت» نکند. یکی از مهمترین مراقبتها این است که اجازه ندهیم نفیزداییهایی که سیاستمدران رسمی از ایده انقلاب میکنند، فضا را برای پرخاشگری اخلاقی فراهم کند.
دینامیسم اصلی انقلاب اسلامی همین نیرویی است که سیاستمداران رسمی آن را «دیوانه» میخوانند. باید پیش از این که وضع موجود با عاملیت عاقلان و منتفعان تثبت گردد؛ پیش از آن که نیروی جامعه و انقلاب در ساختار رسمی مضمحل و یا از آن طرد گردد، آن را فهمید و کشف کرد.
@tabagheh3_ir